مناسب خوانی در آواز ایرانی

و بیان لحن و حالت  د‌ستگاه و آوازها

برخورد روحیه هنردوست ایرانی با طبع ظریف و نکته سنج اصفهانی ها ، منجر به این بیان هنری گردیده که سال ها پیش در مجالسی ( به خصوص در اصفهان ) هرگاه موقعیت خاصی پیش می آمد ، خواننده خوش صدایی که آگاهی از ردیف و اشعار بسیار زیادی داشته ، شعری مناسب با آن واقعه یا آن حال و هوا را با آواز متناسب با آن ، به صورت بداهه و ناگهانی میان جمع اجرا می کرده است که چنین اجرایی مناسب خوانی نام گرفته است.

البته غیر از اصفهان این رسـم در بـین شـهرهای دیـگر ( مثلا در آذربایجان ) روایـاتی داشـته است. سنت بایاتی خوانی میان ترک های اصیل آذری ، نمونه ای از همین مناسب خوانی است. بایاتی های (دوبیتی ها) آذربایجان الفاظ بی تکلف و روانی هستند که عشق ها و آرزوهای مردم آذربایجان را در محتوا و مضمون خود جای داده اند. بایاتی ها در حقیقت پایه و اساس کلام موسیقی فولکولور آذربایجان را تشکیل می دهند و تنوع و رنگارنگی مضمون ، یکی از جنبه های برجسته بایاتی ها است. در اینجا خاطره ای از استاد اقبال آذر ، بی ارتباط با مناسب خوانی ها نیست :

همانطور که می دانید ، اقبال آذر شهردار تبریز بوده است و در یکی از سفرهای رضاشاه به تبریز ، رضاخان در مواجه با اقبال آذر ، با حالتی کنایه آمیز رو به اقبال می گوید : " مثل اینکه پیر شدی اقبال ؟ " اقبال هم با صدای ۶ دانگ در سن ۸۰ سالگی دستگاه نوا را با مطلع : " مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ... " درآمد و اجرا می کند و رضاخان را با آواز خویش متاثر می کند. نمونه دیگری از مناسب خوانها ، استاد تاج اصفهانی بودند. یکی از دلایل مهم در مناسب خوانی آشنایی با اشعار تعلیمی در ردیف آوازی است. همچنین آشنایی با زمان مناسب برای هر دستگاه و آواز نیز مهم است. مثلا اینگونه نقل می کنند که آواز دشتی مناسب برای غروب و عصر ، دستگاه سه گاه قبل از طلوع آفتاب و دستگاه چهارگاه به هنگام طلوع آفتاب و ... می باشد.

 

البته این چنین تقسیم بندی زمانی برای آوازها ، شاید امروز که نوع محیط و سیستم زندگی دگرگون و متفاوت شده است ، زیاد قابل فهم و درک نباشد ولی ... حتی رنگ دیوارها و سالن اجرا ، حضار و مستمعین آواز و نوع نورپردازی و دکور و ... همه و همه در اجرای آواز و درک آن بر شنونده ، تاثیر بسزایی دارد. آشنایی با لحن و حالات متفاوت هر دستگاه و آواز نیز یکی از مهمترین عوامل در اجرای مناسب آواز ایرانی است. در پایان به طور خلاصه لحن و حالت هر دستگاه و آواز را بیان می کنم :

دستگاه شور : شور آوازى است که با ذوق مشرقى‌ها موافق و سهل و موردپسند عمومى است و شور از جذبه و لطف خاصى برخوردار است که بسيار شاعرانه و دلفريب است. آواز شور ريشهٔ عميقى در فرهنگ ايرانى دارد که بيانگر تصوف و عرفان ايرانى است.

آواز افشاری : افشاری ، آواز متأثرکننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونى دارد. آواز مناجات و راز و نياز با معبود يگانه ميباشد. افشاري آوازی تامل برانگیز است که انسان را به فکر وا می دارد و شايد به همين دليل از اين آواز براي خواندن مناجات استفاده ميشود.

آواز دشتی : این آواز را آواز چوپانى نیز ناميده‌اند. اين آواز با آن که غم‌انگيز و دردناک است؛ در عين حال بسيار لطيف و ظريف است. غم و حزنی که در آواز دشتی وجود دارد می تواند ناشی از فراق یار ، رنج و سختی زمانه یا حتی از عشق به میهن و وطن پرستی و ... باشد. در خواندن این آواز احساس نقش مهمی را ایفا می کند.

آواز ابوعطا : انسان با گوش دادن به ابوعطا کمی به فکر فرو می رود و به مسائل فلسفی پیرامونش می اندیشد. به این ترتیب تا اندازه ای می توان نتیجه گرفت, کسانی که بیشتر به آواز ابوعطا علاقه دارند و آن را بیشتر از سایر دستگاهها گوش می دهند, انسانهای نسبتا گوشه گیر انـد که دراویـش هم از آنـها مستثنا نـیستند. ( برگرفته از سایت ۴مضراب(

دستگاه ماهور : ماهور آوازى است با وقار و ابهت و شوکت خاصى به شنونده القا مى‌کند و آهنگ‌ساز براى بيان شجاعت‌ها و دليرى از اين آواز استفاده مى‌کند. ماهور چون قرين موسيقى فرنگى است، بين جوانان جايگاه خاصى دارد. اما در مجموع آواز ماهور طرب‌انگيز و شاد مى‌باشد.

آواز بيات ترک : مانند ابوعطا مورد توجه عامه است و در ملودی های عرفانی و درویشی مورد استفاده قرار می گیرد و در وصل به معبود توانایی زیادی دارد.

 

دستگاه سه گاه : آواز سه‌گاه ريشهٔ کاملاً ايرانى دارد. البته سه‌گاه در ميان ترک‌ها استعمال زيادى دارد و آنها در خواندن اين آواز مهارت زيادى دارند. اما فارسى‌زبان‌ها آن را طور ديگرى مى‌خوانند. در هر دو، آواز با حزن و اندوه همراه است و با تأثير و تألم بسيار همراه است.

دستگاه همايون : همايون آوازى است باشکوه و مجلل، آرام و در عين حال بسيار زيبا و دلفريب. برطبق قول مرحوم خالقي ،  همايون ناصحى است مشفق و مهربان که با کمال شرم و آزرم با مستمعين خود مکالمه و درد دل مى‌کند و با بيانى شيوا چنان نصيحت مى‌کند و پند مى‌دهد که هيچ سخنران را اين مهارت و استادى نيست.

آواز بيات اصفهان : بيات اصفهان از آوازهاى قديم ايرانى است. آوازى است جذاب و گيرا ؛ اين آواز ريتمى بين شادى و غم دارد.

دستگاه چهارگاه : چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا دار است.از ناکامی ها و نا امیدی ها اشک غم می ریزد و در شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوریکه به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده بوجود آورد. ( برگرفته از سایت ۴مضراب )

دستگاه نوا : آوازى است در حد اعتدال که آهنگى ملايم و متوسط دارد، نه زياد شاد و نه زياد حزن‌انگيز. نوا را آواز خوب گفته‌اند و معمولاً در آخر مجلس مى‌نواختند. معمولاً اشعار عارفانه مثل اشعار حافظ را براى نوا انتخاب مى‌کنند که تأثير بسيار زيادى در شنونده ايجاد مى‌کند.