آلبوم شب سکوت کویر - استاد محمدرضا شجریان و کیهان کلهر
شب، سکوت، کویر، نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان که در سال ۱۳۷۳ ضبط موسیقی، در سال ۱۳۷۶، ضبط آواز و تدوین؛ و در سال ۱۳۷۷ انتشار آن صورت گرفت.
این آلبوم در آواز دشتی بوده و توسط کیهان کلهر آهنگسازی و تنظیم شدهاست. بیشتر ترانههای این آلبوم بر اساس موسیقی مقامی شمال خراسان میباشد.
هنرمندانی که در تهیه ی این اثر فاخر همکاری داشته اند:
محمدرضا شجریان:خواننده
کیهان کلهر: آهنگساز، تنظیم و نوازندهٔ کمانچه و سهتار
حسین بهروزینیا: بربت
اردوان کامکار: سنتور
بیژن کامکار: دف و دایره
مرتضی اعیان: تنبک
سیامک نعمتناصر: تار
همایون خسروی: ویولنسل
بهزاد فروهری: نی
طرح: مژگان شجریان
نوازندگان سازهای محلی
حاج قربان سلیمانی: دوتار
علیرضا سلیمانی: دوتار
علی آبچوری: قوشمه
حسین ببی: دایره
این آلبوم در سال ۱۳۷۳ ضبط موسیقی، در سال ۱۳۷۶، ضبط آواز و تدوین؛ و در سال ۱۳۷۷ انتشار آن صورت گرفت.
فهرست آهنگ های آلبوم شب سکوت کویر:
سکوت
شب کویر
ساز وآواز: دوبیتیهای باباطاهر
بارون: بر اساس آوای محلی شمال خراسان
شعر از علی معلم
شرنگ
ساز وآواز: غزل عطار
طرقه
ای عاشقان: غزل از ه.ا.سایه
این در حالی است که انتخاب ملودی ؛ریتم و کلام در این اثر به گونه ای است که شنونده را بی اختیار به فضای حسی آرامش و سکوت شب در میان کویر می برد.البته انتخاب سازهای محلی و مدد گرفتن از ملودی های محلی استان خراسان و در کل موسیقی شرق کشور، به این موضوع کمک فراوانی کرده است.همچنین نباید از نوازندگی بسیار هنرمندانه و پر حس کیهان کلهر در تکنوازی کمانچه (خصوصا در قطعات سکوت و شب کویر غافل بود.امری که در بدو کار ،عالی ترین حالت روحانی و حسی را به شنونده منتقل می کند.).دانلود شجریان٬دانلود شب سکوت کویر استاد شجریان٬دانلود آهنگ شب سکوت کویر محمدرضا شجریان٬ دانلود آهن
تو که نازنده بالا دلربایی
آواز دشتی، شعر از باباطاهر و عطار
(دشتی بیرجندی)
تو که نازنده بالا دلربایی «آخ»
تو که بی سرمَه چشمون سرمَهسایی
تو که مُشکین دو گیسو در قفایی
به مو گویی که سرگردون چرایی سرگردون چرایی «داد و بیداد ای دل»
(دشتی بیرجندی)
بمیرم تا تو چشم تر نبینی «دلم وای»
شرار آه پرآذر نبینی
چنان از آتش عشقت بسوزُم
که از مو رنگ خاکستر نِبینی «داد و بیداد»
(دشتی بیرجندی)
دلُم دردی که دارد با که گوید
گنه خود کرده تاوان از که جوید
(دشتی بیرجندی)
دریغا نیست همدردی موافق
که بر بخت بَدُم خوش خوش بموید خوش خوش بموید
(دشتی بیرجندی)
گل وصلت فراموشم نگردد
و گر خار از سر گورم بروید
(دشتی بیرجندی)
سیه بختُم که بختُم واژگون بی واژگون بی
سیه روزُم که روزُم تیرهگون بی تیرهگون بی
شدُم محنتکَش کوی مُحِبت «آخ»
ز دست دل که یا رب «آخ» که یا رب غرق خون بی غرق خون بی
(درآمد شور محلی)
ز عشقِت سوختُم ای جان کجایی جان کجایی
بماندُم بی سر و سامان کجایی «آخ» کجایی
(درآمد شور محلی)
نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی «آخ» چه چیزی
نه در جان نه برون از جان کجایی «آخ» کجایی کجایی
——-
متن آهنگ ها آلبوم شب سکوت و کویر استاد شجریان
ساز و آواز آهنگ تو که نازنده بالا دل ربایی:
آواز دشتی، شعر از باباطاهر و عطار (دشتی بیرجندی)
تو که نازنده بالا دلربایی «آخ»
تو که بی سرمَه چشمون سرمَهسایی
تو که مُشکین دو گیسو در قفایی
به مو گویی که سرگردون چرایی سرگردون چرایی «داد و بیداد ای دل»
بمیرم تا تو چشم تر نبینی «دلم وای»
شرار آه پرآذر نبینی
چنان از آتش عشقت بسوزُم
که از مو رنگ خاکستر نِبینی «داد و بیداد»
دلُم دردی که دارد با که گوید
گنه خود کرده تاوان از که جوید
دریغا نیست همدردی موافق
که بر بخت بَدُم خوش خوش بموید خوش خوش بموید
گل وصلت فراموشم نگردد
و گر خار از سر گورم بروید
سیه بختُم که بختُم واژگون بی واژگون بی
سیه روزُم که روزُم تیرهگون بی تیرهگون بی
شدُم محنتکَش کوی مُحِبت «آخ»
ز دست دل که یا رب «آخ» که یا رب غرق خون بی غرق خون بی
ز عشقِت سوختُم ای جان کجایی جان کجایی
بماندُم بی سر و سامان کجایی «آخ» کجایی
نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی «آخ» چه چیزی
نه در جان نه برون از جان کجایی «آخ» کجایی کجایی
متن آهنگ بارون:
ببار ای بارون ببار
با دلم گریه کن خون ببار
در شبهای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ای بارون
دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبهای سرخ یار
به یاد عاشقای این دیار
به کام عاشقای بی مزار
ای بارون
ببار ای بارون ببار
با دلم گریه کن خون ببار
در شبهای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ببار ای ابر بهار
با دلم به هوای زلف یار
داد و بیداد از این روزگار
ماه رو دادن به شبهای تار
ای بارون
ببار ای بارون ببار
با دلم گریه کن خون ببار
در شبهای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ای بارون
دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
به یاد عاشقای این دیار
به کام عاشقای بی مزار
ای بارون
ببار ای بارون ببار
با دلم گریه کن خون ببار
در شبهای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ای بارون
با دلم گریه کن خون ببار
در شبهای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار
ای بارون
متن آهنگ ای عاشقان:
ای عاشقان پیمانه ها پر خون کنید
وز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید
آمد یکی آتش سوار بیرون جهید از این حصار
تا بر دمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
چندین که از خُم در سبو خون دل ما میرود
ای شاهدان بزم کین پیمانه ها پر خون کنید
دیدم به خواب نیمه شب، خورشید و مه را لب به لب
تعبیر این خواب عجب، ای صبح خیزان، چون کنید؟
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکند
از زلف لیلی حلقه ای در گردن مجنون کنید
آمد یکی آتش سوار بیرون جهید از این حصار
تا بر دمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
ای عاشقان پیمانه ها پر خون کنید
وز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکند
از زلف لیلی حلقه ای در گردن مجنون کنید
ای عاشقان پیمانه ها پر خون کنید
وز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید
آمد یکی آتش سوار بیرون جهید از این حصار
تا بر دمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
متن آهنگ ساز و آواز (عطار):
لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من
زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من
بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل
جان و دل من تویی ای دل و ای جان من
چون گهر اشک من راه نظر چست بست
چون نگرد در رخت دیدهی گریان من
هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان
بر رخ زردم فشاند اشک درافشان من
شد دل بیچاره خون، چارهی دل هم تو ساز زانکه تو دانی که چیست بر دل بریان من
گر تو نگیریم دست کار من از دست شد
زانکه ندارد کران، وادی هجران من
هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را
بو که به پایان رسد راه بیابان من
هست دل عاشقت منتظر یک نظر
تا که برآید ز تو حاجت دو جهان من
تو دل عطار را سوختهی خویشدار
زانکه دل سنگ سوخت از دل سوزان من
کلهر٬ که از لانهی شب و در سکوتِ کویرِ مشرقیهای آواز محمد رضا شجریان بال کشید گام در جادهیی ابریشمی گذاشت و کوله بار نداشتههای وطنی را در مشتِ محکم قلاب شده اش با آرشه آویخت و عزم سفر کرد. به هر منزل که میرسید چیزکی از توبرهی ژندهاش را میداد و دولچهی لبریزی از قناتشان بر میکشید. ژائو ژیپینگ٬ اردال ارزنجان٬ بروکلین رایدر معاشران جدید دیروز و همگامان راه امروزش شدند. کلهر از سفر کیهانیاش بازگشته است. با سازی جدید در دست. شاه کمانی که قرار است یکمقدار اکتاو بمتر از کمانچه باشد. در بوقچه نیمه سنگینش سه متاع بیرون میکشد. احساسات گم شده در موسیقی اجدادیاش ٬شیوهی نوازندگی منحصر به فردش٬ ردیف نوازی نوادگانش. با هر سه قلم بر روی شاه کمان اختراعیاش منبت میکارد. فضای دلهره را با بم سنتور طرح میزند تا حزن را به نام هم که باشد درون صندوقچهی انباری همیشه محکوم شدهی موسیقی ایرانی جا گذاشته باشد. کیهان به خوبی ساختن فضای جدید حسی با ساز کمانچه را به کلهر آموخته است. جریان سیال فضا با شیوهی خاص نوازندهگی این مردِ چابک انگشت٬ نوروز خوانیِ فصل جدیدِ موسیقیمان را میکند. جای تاولهای آرشه از کوره راههای سفر٬ بر موتیف موتیف موسیقیاش نغمه میترکاندند. نواهایش از " بیکران دور دست" تا تالار وحدت به ضرب آرشه اش کش میآمدند.
اما دریغ و صد دریغ که حمید رضا نوربخش در تکهی دوم جشن موسیقیایی شبهای پر ستارهمان خواند. و بر سکوت آهنگین کویر گوشهایمان اعوجاج بیقوارهیی انداخت. ساز صدایش ناجور ناکوک بود. صدای شقهی دوم کنسرت کیهان کلهر که هم نی داشت٬ هم سنتور٬ هم تار٬ هم رباب٬ هم بم سنتور٬ هم کمانچه٬ هم تنبک و هم دف آهنگی دلنوازتر از یک گروه کلاسیک ایرانی داشت. دینامیک صدا با هیچ کدام از نمونههای قبلی مطابقت نمیکرد. تصنیفهایی که سازها برایش فضاسازی میکردند و محیط را باردار رویش کلامی مولانا وار٬ یک خلقت دیرهنگام اما خوش یمن در این دیار زنگار گرفته است. هر سازی ساز خودش را نمیزد. محیط از صدای بیمحابای سازها خش بر نمیداشت. سر انگشتان نوازندهها چنان رام شده در کوچه باغهای سازها قدم میزد که صدای پای هیچ کدام به تنهایی رهگذر نشسته بر صندلیاش را رنجیده خاطر نمیکرد.
آنچه آن مرد با آرشهاش نغماند نواهای مانده در گلوی صدها سالهی حنجرهی سرطان زده موسیقیمان بود که بر تارک ذهن مخاطبین غوطه ور شده در نواهای بیخانمان٬ نقشی به زیبایی یک چکاوک خوش نوا زد.
دانلود از لینکهای زیر
1 شرنگ (بی کلام) ...
http://s1.picofile.com/file/6118608648/1_Sharang.mp3.html
2 ای عاشقان... ای عاشقان...پیمانه هــا؛ پر خون کنید... وز خون دل، چون لاله ها، رخساره ها گلگون کنید ...
http://s1.picofile.com/file/6118609654/2_Ey_Asheghan.mp3.html
3 ببار ای بارون، ببار، با دلُم گریه کن خون ببار، در شبای تیره چون زلف یار، بهر لیلی چون مجنون ببار؛ ای بـارون ...
http://s1.picofile.com/file/6118610660/3_Baroon.mp3.html
4 کـویـر (بی کلام) ...
http://s1.picofile.com/file/6118611666/4_Kavir.mp3.html
5 ادامه کـویـر 1 ...
http://s1.picofile.com/file/6118612672/5_Edame_Kavir_1.mp3.html
6 ادامه کـویـر 2 (بی کلام) ...
http://s1.picofile.com/file/6118613678/6_Edame_Kavir_2.mp3.html
7 درنــا ...
http://s1.picofile.com/file/6118614684/7_Dorna.mp3.html
8 ادامه درنــا 1 ...
http://s1.picofile.com/file/6118615690/8_Edame_Dorna_1.mp3.html
9 ادامه درنــا 2 ...
http://s1.picofile.com/file/6118616696/9_Edame_Dorna_2.mp3.html
http://s1.picofile.com/file/6118605630/10_Haji_Ghorban.mp3.html
کیهان کلهر، (۱۳۴۲) آهنگساز و نوازنده ایرانی کمانچه به عنوان ساز تخصصی وسهتار به عنوان ساز دوم است. دو اثر وی در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزه گرمی شد.
زندگی
کیهان کلهر در سال ۱۳۴۲ شمسی در خانوادهای کرمانشاهی و موسیقیدوست در تهران چشم به جهان گشود. کار موسیقی را از پنج سالگی به صورت آزاد شروع کرد. دوازده ساله بود که به صورت حرفهای به موسیقی پرداخت و در سیزده سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد.
کلهر مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکار بود. در هفده سالگی مقیم ایتالیا شد و سپس به نیت ادامه تحصیل راهی کانادا شد و در رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتن اتاوا فارغالتحصیل شد.
کیهان کلهر در چند سخنرانی و مصاحبه مجموعه جاده ابریشم انگیزه و الگو خود را در نوازندگی کمانچه زنده یاد استاد علی اصغر بهاری نام بردهاست. برای شناساندن موسیقی ایرانی به غیر ایرانیها تلاش بسیاری کردهاست، همکاری وی با هنرمندان هندی از جمله «شجاعت حسین خان» (غزل) و یا با کوارتت کرونوس (Kronos Quartet) (جاده ابریشم)، یویوما و ارکستر فیلارمونی نیویورک وی را به هنرمندی جهانی تبدیل کردهاست و شنوندگان زیادی در بین غیرایرانیها دارد. او معتقد است: «موزیسین، موسیقیدان یا موسیقیشناس باید به ریاضیات، تاریخ و ادبیات آشنا باشد.»
اساتیدی از «کیهان کلهر» به عنوان جهانیترین مرد موسیقی ایران یاد کردهاند. وی مدتها عضو گروه دستان بود و در کنسرتهای این گروه به همراه استاد شهرام ناظری به نوازندگی و تنظیم پرداخت. از میان این آثار میتوان به سفر به دیگر سو و دو اثر دیگر که در ایران انتشار نیافتهاند اشاره نمود. پس از جدایی از گروه دستان و آغاز فعالیتهای مستقل با موسیقیدانهای خارجی، با همکاری اساتید گرامی محمد رضا شجریان و حسین علیزاده آثاری شایسته را پدید آورد که شامل شش آلبومزمستان است، بی تو به سر نمیشود، فریاد، ساز خاموش، شب، سکوت، کویر وسرود مهر میشوند.
کنسرت میلان ۲۰۱۰ از راست به چپ: مجید خلج - حسین علیزاده-کیهان کلهر
وی همراه با نوازندهٔ باقلامای ترکیه، اردال ارزنجان کنسرتهایی را هم در مناطق مختلف جهان در حال اجرا دارد و آلبومی نیز با این نوازنده ترک به نام The Wind در شرکت ECM ارائه کردهاست. کلهر همچنین در ژانویه سال ۲۰۰۸ میلادی کنسرتی را به همراه کوارت زهی بروکلین رایدر در شهر نیویورک به روی صحنه برد که در آن قطعاتی از آلبوم شهر خاموش نواخته شد. کیهان کلهر تنها موسیقدان ایرانی است که ۴ بار نامزد جایزه گرمی امریکا شدهاست. نوای کمانچه کیهان کلهر در موسیقی متن فیلم " جوانی بدون جوانی " ساخته فرانسیس فورد کاپولا از جمله آثار بیادماندنی اوست. 'جوانی بدون جوانی' که در سال ۲۰۰۷ میلادی ساخته شد، فیلمی کاملا شخصی از فیلمسازی است که در میانسالی قرار داشته و اتفاقا تجربه دلنشینی را هم رقم زدهاست. موسیقی شنیدنی و گوش نواز 'اسالدو گولیچف' از نقاط مثبت فیلم است که شنیدن نوای مسحورکننده کمانچه 'کیهان کلهر' آن را دو چندان میکند.
آثار
• شب، سکوت، کویر
• زمستان است
• بی تو به سر نمیشود
• فریاد
• سرود مهر
• سازخاموش
• نخستین دیدار بامدادی همراه تمبک پژمان حدادی
• غزل ۱
• غزل ۲
• غزل ۳
• در آینهٔ آسمان به همراه تنبور علی اکبر مرادی
• شبهای فیروزهای نیشابور به همراه یویوما
• موسیقی برای فیلم جادهٔ ابریشم به همراه یویوما(چهار نعل هزار اسب)
• باد (در ایران با نام: تا بیکران دوردست) به همراه اردال ارزنجان موسیقیدان ترک که در خارج از ایران توسط شرکت ECM و با نام The Wind انتشار یافتهاست.
• باران به همراه استاد شجاعت حسین خان و ساندیپ داس که در خارج از ایران با نام The Rain و توسط شرکت ECM انتشار یافت و نامزد جایزه گرمی نیز شد.
• شهر خاموش به همراه کوارت زهی بروکلین رایدر
• سامان سایهها به همراه مجید خلج که در سال ۲۰۱۱، خارج از ایران توسط کمپانی Ba Music Records انتشار یافتهاست.
سبک
خاطرات حسین علیزاده از آشنایی با کیهان کلهر: یادم میاید اولین بار نوازندگی ایشان را وقتی بسیار کم وسن سال بودند، در گروهی دیدم. در میان اعضای ان گروه اقای کلهر و نوازندگیشان واقعا برجسته تر بود. دیدم نوازندهای انجا نشسته که مجنون وار ساز میزند و انگار با سازش یکی شدهاست. کیهان کلهر اصلا خود را به فرمولها و شیوههای دیکته شده نوازندگی پایبند نمیکند و اساسا نوازندهای است که به خود و سازش، فرصت آزاد شدن از این قید وبندها را میدهد. به معنای کامل کلمه، با سازش پرواز میکند. جدا از تکنیک بالای او در نوازندگی، یکی از ویژگیهای برجسته کلهر، حرکات دلنشین با سازش است که ضمن طبیعی بودن، برای اجرای زنده بسیار مناسب و دیدنی است. هم محتوا دارد و هم تکنیک و هم تماشایی است . تکنیک کمانچه کلهر، واقعا متفاوت است و او خود را به شیوههای سنتی نوازندگی و جملات کلاسه بندی شده و نگاههای تک بعدی به کمانچه محدود نکردهاست. یعنی به خود نمیگوید که چون سازم ساز سنتی ایرانی است پس باید تنها به یک شکل وشیوه به ان بنگرم. او در این ساز ایرانی، ایران را با تمام فرهنگهایش در نظر گرفتهاست و سازی چون کمانچه را که اتفاقا در بافتهای مختلف فرهنگی بستر دارد با همین دیدگاه نواختهاست.
حسین علیزاده، کیهان کلهر اساتید موسیقی ایران و چند نوازنده دیگر از ۱۶ بهمن ماه۱۳۸۸ در ۱۵ شهر کانادا، امریکا و اروپا کنسرت دادند. ایشان همچنین از ۲۳ تیر ۱۳۸۹ به مدت ۶ شب در تهران و پس از آن در دیگر شهرهای ایران به خوانندگی حمیدرضا نوربخش و چند نوازندهٔ دیگر ایرانی به روی صحنه رفتند و از ساختههای استاد کلهر بر روی اشعار حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی را اجرا کردند. وی به همراه اردال ارزنجان برای نخستین بار در ایران، به مدت سه شب در شهریور ماه ۱۳۸۹ در تالار وحدت تهران به اجرای کنسرت پرداخت.
منابع
• کنسرت کلهر در آمریکا
• خاطرات
• کیهان کلهر - کنسرت، زندگینامه و رویدادهای آینده -
• وبگاه کمپانی World Village Music
كلهر بهجز نوازندگی كمانچه، در نواختن سازهای ديگری از جمله سهتار تبحر و توانايی دارد. در هفدهسالگی به كشور ايتاليا رفته و سپس برای ادامهی تحصيل در رشتهی موسيقی به كانادا مهاجرت میكند. در رشتهی آهنگسازی از دانشگاه كارلتن اتاوا فارغالتحصيل میشود و با ظرايف و فنون موسيقی غربی هم آشنايی پيدا میكند. اين آشنايی سبب میشود تا بعدها بتواند آثار ماندگاری از جمله آلبوم های « غزل ۱ و ۲ و ۳ و ۴ »، « تا بيكران دوردست » و « شبهای فيروزهای نيشابور » و... را با هنرمندان معتبر موسيقی جهان خلق كند.
كلهر مدت كوتاهی با گروه شيدا در مركز هنری « چاووش » همكاری میكند. همچنين به عنوان نوازندهی كمانچه و سهتار با گروه دستان همكاری كرده و آثار باارزشی هم با آنها خلق میكند.
كلهر از معدود هنرمندان موسيقی است كه برای معرفی و شناساندن موسيقی متعالی ايرانی با نوازندگان و آهنگسازان بهنام خارجی همكاری كرده است.
از جمله میتوان به نوازندهی مطرح سيتار، « شجاعت حسينخان » اشاره كرد كه حاصل اين همكاریها آلبومهای « غزل ۱ و ۲ و ۳ و ۴(باران) » میباشد. همكاری با هنرمند ترک « اردال ارزنجان »، نوازندهی مطرح باقلاما، كه ثمرهی اين همكاری كنسرتهايی در مناطق مختلف جهان و آلبومی به نام « تا بيكران دوردست » است. او همچنين با يويوما، كوارتت كرونوس و اركستر فيلارمونيک نيويورک همكاری نزديک داشته است.
كيهان كلهر در ايران با آلبوم « شب سكوت كوير » با صدای استاد محمدرضا شجريان برای اهالی موسيقی و مردم، بهعنوان آهنگساز و نوازندهای چيرهدست معرفی شد و در ادامه همكاری خود را با ايشان، استاد حسين عليزاده و همايون شجريان آغاز كرد. نتيجهی اين همكاریها، كنسرتهای متعدد در آمريكا، اروپا و ديگر نقاط مختلف جهان بود. همچنين كلهر بعد از سالها انتظار مردم ايران، بههمراه استاد شجريان و گروهش برای ياریرساندن به مردم زلزلهزدهی بم، در دیماه ۱۳۸۲ « همنوا با بم » را به روی صحنه آوردند. ماحصل اين تلاشها آلبومهای جاودانهی « زمستان است »، « بیتو بهسر نمیشود » و « فرياد » است كه جملگی در موسيقی اصيل ايرانی میدرخشند.
در ميان آثار منتشرشده از سوی كلهر، دو اثر متفاوت نيز جلب توجه میكنند ؛ از اين جهت كه او در آلبوم های « سفر به ديگر سو » و « شب سكوت كوير » بهعنوان نوازندهی سهتار هم هنرنمايی كرده است و اين از توانايیهای اوست.
كيهان كلهر معتقد است: « كسانی شاخص و مطرحاند كه يک فكر يا ذهنيتی پشت كارشان است. هميشه دوست داشتهام كه خودم را نسبت به زمينههای ديگر هنری هم تا اندازهای مطلع نگهدارم و معتقدم يكی از اشكالاتی كه هنرمندان ما دارند، اين است كه در زمينهی هنر خودشان خيلی محبوس هستند. نوازنده، موسيقيدان يا موسيقیشناس كسی است كه بايد به رياضيات، تاريخ و ادبيات آشنا باشد. اين بخشی از كار من است كه علاقه دارم با موسيقيدانانی كه از فرهنگهای ديگری هستند همكاری كنم. اين كار اولاً باعث میشود موسيقی ايرانی به كسانی كه موسيقی ايرانی را نمیشناسند و به كنسرت موسيقی ايرانی نمیآيند، معرفی شود. ثانياً بايد توجه داشت كه در دنيايی كه ما امروز زندگی میكنيم، موسيقی يک علم شخصی نيست و به مملكت خاصی بستگی ندارد. » او معتقد است: « امروزه مردم دوست دارند بيشتر از فرهنگ هم بدانند و با هم بيشتر ارتباط داشته باشند. »
اگر مروری بر آثار كلهر داشته باشيم متوجه می شويم كه وی كمتر از آواز در كارهايش استفاده میكند و تأكيد بيشتری بر ملودی دارد. خود او در اين رابطه میگويد: « بيشتر دوست داشتم كه كار سازی انجام دهم و فقط در مراحل خاصی در كارم با خواننده كار كردهام كه ترجيح اول من نبوده است. » شايد اين كار وی به اين دليل است كه به موسيقی سازی در فرهنگ ما كمتر توجه شده است كه ريشهی آن به عوامل فرهنگی میرسد.
كلهر نوازندهای است كه بيشتر كارهايش تلفيقی است. تلفيقی از بداهه و موسيقی نوشتهشده و اين توانايی او را میرساند. همچنين در بين نوازندگان كمانچه به نوازندهای تكنيكی معروف است.
كلهر دربارهی سفر خود به غرب و فراگرفتن موسيقی علمی و سپس بازگشت به ايران میگويد: « البته يک قسمت آن شخصی است. من علاقه داشتم كه نوعی زندگی را تجربه كنم و چيزهايی را ياد بگيرم. اين تجربه در برههای از زندگی من صورت گرفت و گذشت. الآن از نظر من دليلی ندارد كه خارج از كشور زندگی كنم ؛ علیالخصوص اكنون كه نسل سوم موسيقيدانهای ما بيشتر علاقه دارند چيزهای جديد را تجربه كنند و از عواملی كه در همه جای دنيا وجود دارد بهره بگيرند. برای همين من تصور كردم در اين مرحلهی خاص در صورتی كه در ايران زندگی كنم میتوانم تأثيرگذار باشم و به نسل جوان موسيقی كمك كنم. »
كلهر نوازندهای است كه نشان داده هم در تكنوازی و هم در كارهای گروهی توانايی بالايی دارد و كنسرتها و آلبومهای او گواه اين مدعاست. او در كارهای گروهی نشان داده كه به راحتی خود را با ديگر افراد گروه تطبيق میدهد و آنها را به سمت خود میكشاند. اين قابليت وفق دادن در كارهای گروهی به تأييد خود او ارزشمندتر است تا تكروی. به قول خودش: « دوست دارم در تركيبی تعريف شوم كه در نهايت به صورت مجموعهای از صداها به آن نگريسته میشود. »
آلبوم « باران » يا همان « غزل ۴ » كلهربه همراه سيتار « شجاعت حسينخان » در سال ۲۰۰۴ ميلادی نامزد جايزهی معتبر « گرمی Grammy » شد. همچنين او از سوی « جان آدامز » برای نوازندگی در جشنوارهی « در گوش شما » در نيويورک برگزيده شده است.
كلهر در ۲۶ ژانويه ۲۰۰۷ ميلادی بههمراه سنتور سيامک آقايی، نی سيامک جهانگيری و تنبک پدرام خاورزمينی، در چهارچوب سلسله كنسرتهای جاده ابريشم در آمريكا به بداههنوازی پرداخته است.
از كارهای مهم او میتوان به « شب سكوت كوير »، « زمستان است »، « بیتو بهسر نمیشود » و « فرياد » با صدای استاد محمدرضا شجريان، « نخستين ديدار بامدادی » با همراهی تنبک پژمان حدادی، « در آينهی آسمان » با همراهی تنبور علیاكبر مرادی و تنبک پژمان حدادی، « غزل ۱ و ۲ و ۳ و ۴(باران) » همراه با شجاعت حسينخان، « شبهای فيروزهای نيشابور » به همراه يويوما، « تا بيكران دوردست » به همراه اردال ارزنجان، « سفر به ديگر سو » همراه با گروه دستان و شهرام ناظری و... اشاره كرد.