آلبوم در خیال - استاد محمد رضا شجریان و مجید درخشانی
معرفی آلبوم در خیال و دانلود
در هوس خیال او همچو خیال
گشتهام...
«در خیال» سهل ممتنع است. همین هم باعث میشود نوشتن در مورد آن سخت شود و از این لحاظ در زمرهی آثاری چون «بیداد» و «آستان جانان» قرار گیرد. ویژگیهای منحصر بهفرد این اثر اما خود سخنی دیگر است.
بعد از خلق و انتشار آثاری چون «بیداد» و «مرکبخوانی» و... که نهایتاً تا اواخر دههی شصت ادامه یافت، «در خیال» را میتوان ستارهی درخشان آثار شجریان در اواسط دههی هفتاد دانست.
نکتهی جالبی که همواره در مورد این اثر در ذهن دارم و بارها و بارها از دیگرانی که اکنون از علاقه مندان پر و پا قرص استاد شجریان هستند شنیدهام، حس نوستالژیک «در خیال» است. درست است روزگار نشر این اثر با واقعهی خاصی جز سردی متداوم سالهای نخستین دههی هفتاد همراه نبوده اما همواره برای بسیاری راوی خاطرههاییست از یک دوران. هم این حساب «در خیال» را از بسیاری از آثار شجریان جدا میکند؛ چرا که «در خیال» خود به تنهایی خاطرهساز شده است.
از دگر سو بسیاری از دههی شصتیها را میشناسم که با این اثر، شجریان را شناختهاند و هم از اینرو با این اثر صمیمیتی دارند و نسبت به آن احساس دین میکنند.
در کنار همهی اینها نقش صاحب اصلی این اثر یعنی مجید درخشانی فراموش ناشدنیست.
به عقیدهی نگارنده درخشانی در این اثر اوج هنر و تسلط خود بر آهنگسازی را با به کارگیری تِمها و جملهبندیهای متنوع در تصانیف، ضربیها و پیشدرآمدها به رخ میکشاند و مجموعهای فهمیدنی مرکب از چارچوب اصالت و حس پویا را ارائه میدهد.
بسیاری بر این عقیدهاند که درخشانی با «در خیال» تحولی در آثار خود پدید آورده اما باید پذیرفت که تعریف «در خیال» در میان جملگی آثار شجریان نیز تعریفی مستقل و منحصر به فرد است. شاید تجربهای تکرار نشدنی.
تبلور نقش درک دقیق درخشانی از آواز
شجریان در تنظیم قطعات را میتوان در چهارمضراب «نغمه» در سهگاه به وضوح شاهد بود. به ویژه آنجا که پای آواز استاد شجریان بر قطعهی ضربی باز میشود و تِم لطیف چهارمضراب شورانگیز درخشانی به زیبایی تمام در زمینهی مخالف سهگاه شجریان مینشیند و یکی دیگر از نقاط قوت این اثر را رقم میزند.
در مورد این چهارمضراب و آوازی که استاد شجریان در میانهی آن در ادامهی شعر سعدی با مطلع «خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی | چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی» بر مخالف سهگاه اجرا میکنند یکبار از درخشانی شنیدهام که این بخش آوازی بر روی قطعهی ضربی به لحاظ زمانی هرچند پیش از ضبط تا حدی مشخص شده بوده اما در هنگام اجرا و ضبط استودیویی آواز شجریان آنچنان اوج میگیرد و رشد میکند که از حد زمانی تعیین شده فراتر میرود و درخشانی را مجبور میکند جملاتی را به ضربی خود بیافزاید تا آواز بداههی شجریان را تا آخر همراه باشد.
اما اگر بخواهیم نگاهی جداگانه به آواز شجریان در این اثر بیاندازیم باز همچون همیشه باید گفت که آوازها در اوج تسلط و با شیوهی منحصر به فرد شجریان در ریتم پنهان آواز شکل میگیرند و اثر آوازی شگفتانگیز دیگری را خلق میکند که همچون سایر آوازهای شجریان شناسنامهی جدا دارد.
چه در بخش نخست اثر که در سهگاه با آواز بر غزلی از سعدی با مطلع «خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی | چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی» با همراهی تار درخشانی با گذری بر «زابل» و «مویه» بر «درآمد» سهگاه فرود میآید و آنطور که پیشتر اشاره شد در میانه با پسزمینهی ضربی نغمه با همراهی نی افشارنیا در مخالف با اجرای بیت «دل خویش را بگفتم چو تو دوست میگرفتم | نه عجب که خوبرویان بکنند بیوفایی» ادامه مییابد و چه در بخش دوم اثر که در آواز «بیاتترک (زند)» با همراهی سهتار بهداد بابایی روی غزلی دیگر از سعدی با مطلع «برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را | بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را» بر درآمد آغاز میشود و در بیت «می با جوانان خوردنم باری تمنا میکند | تا کودکان در پی فتند این پیر درد آشام را» با اجرا بر گوشههای «دوگاه» و «جامهدران» در بیاتترک و تحریرهای پیاپی به اوج میرود و در ادامه به ماهور میرسد و در دو بیت «غافل مباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحبدلی | باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را» و «دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل | نی نی دلآرامش مخوان کز دل ببرد آرام را» بر گوشهی «داد» در اوج توانایی اجرا میشود و با سوزی که در ادای بخش نخست مصرع دوم به کار میبرد بهطرز شگفتانگیزی تار و پود انسان را به دست میگیرد و در ادامه با بهره از گوشهی «شکسته» که میان ماهور و بیات زند مشترک است به جامهدران میرسد و بر درآمد زند فرود میآید، شاهد یکی از شاهکارهای آوازی شجریان هستیم.
پیشدرآمدها و چهارمضرابهای این اثر نیز که همگی از ساختههای درخشانی هستند به خوبی به هماهنگی و یکرنگی اثر کمک میکنند و در قطعهی «رود» و چهارمضراب نغمه هر دو در سهگاه به اوج خود میرسند.
این اثر شامل دو تصنیف هم هست. یکی «دیدهی خواب» ساختهی درخشانی بر غزلی از سعدی با مطلع «سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی | چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی» که هم از نظر تنظیم و هم از دیدگاه اجرا در سطح بالایی قرار میگیرد و شباهتهایی هم به تصانیف قدیمیتر به ویژه شیوهی بزرگانی چون «عارف» دارد و دیگری که درخیال است و از بهترین آثار درخشانی.
شاید نکتهی اولی که در مورد تصنیف «درخیال» به ذهن میرسد پیروزی آهنگساز بر ریتم غزل مولانا و شکست آن با قرار دادن سکوت بر سر ضربها است که نشان از دقت وی بر نوع غزلیات ریتمیک مولانا دارد. همین عامل موجب میشود شاهد یکی از بهترین و به یاد ماندنیترین تصانیفی باشیم که بر غزلیات مولانا ساخته شدهاند و البته کوتاه بودن تصنیف و تنوع جملهبندی آن و نیز اتمام برخی جملات در تحریرها، رنگ زیبایی به این اثر بخشیده است.
قدرت و تواناییهای ویژهی صدای شجریان در این تصنیف به ویژه در تحریرهای ریز و ظریف میانی تمام آنچه این اثر از خوبیها دارد را کامل میکند...
نوازندگان:
همنوازان آواز:
مجید درخشانی: تار
عبالنقی افشارنیا: نی
بهداد بابایی: سهتار
گروهنوازان:
بخش نخست( سهگاه)
بخش دوم( بیاتترک)
مجید درخشانی تار و بمتار
مجید درخشانی تار
عبدالنقی افشارنیا نی
جمشید عندلیبی نی
درویش منظمی کمانچه
سعیدفرجپوری کمانچه
بیژن کامکار دف
درویش رضا منظمی کمانچه
پشنگ کامکار سنتور
محمد فیروزی بربط
ارسلان کامکار بربط
پشنگ کامکار سنتور
ارژنگ کامکار تنبک
احمد خاکطینت دف
همایون شجریان تنبک
سال اجرا: ۱۳۷۴
سال انتشار: ۱۳۷۵
در ادامه، با ردیفهای آوازی این اثر آشنا خواهید شد. همچنین متن شعر تصنیفها در پی آمده است.
ردیفهای آوازی آلبوم «در خیال»:
۱) شعر: سعدی
0. خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
1. چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
2. [درآمد سهگاه]
۲. تو چه ارمغان آری که به دوستان فرستی
چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
[درآمد سهگاه]
۳. بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
شب و روز درخیالی و ندانمت کجایی
[زابل]
۴. تو جفای خود بکردی و نه من نمیتوانم
که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی
[مویه]
۵. چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی
الف: [مخالف]
ب: [مخالف، برگشت به درآمد سهگاه]
۶. دل خویش را بگفتم چو تو دوست میگرفتم
نه عجب که خوبرویان بکنند بیوفایی
[مخالف]
۷. سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم
دگری نمیشناسم، تو ببر که آشنایی
[مخالف]
۸. من از آن گذشتم ای یار! که بشنوم نصیحت
برو ای فقیه! و با ما مفروش پارسایی!
[مخالف با اشاره به مغلوب]
۹. تو که گفتهای تامل نکنم جمال خوبان
بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی
[مخالف]
۱۰. در ِ چشم بامدادان به بهشت برگشودن
نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی
[مویه و فرود]
۲. شعر: سعدی
۱. برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلّاشی دهیم این شرک تقوا نام را
[درآمد بیاتترک]
۲. هر ساعت از نو قبلهای با بتپرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
[درآمد بیاتترک]
۳. می با جوانان خوردنم باری تمنّا میکند
تا کودکان در پی فتند این پیر درد آشام را
الف: [دوگاه]
ب: [جامهدران]
۴. غافل مباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحبدلی
باشد که نتوان بافتن دیگر چنین ایّام را
[داد]
۵. دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل
نی نی دلآرامش مخوان که از دل ببرد آرام را
[داد]
۶. دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غماش
جایی که سلطان خیمه زد غوغا نمانُد عام را
[شکسته]
۷. باران اشکم میرود وز ابرم آتش میجهد
با پختگان گو این سخن سوزش نباشد خام را
[جامهدران]
۸. سعدی نصیحت نشنود ور جان در این ره میرود
صوفی گران جانی ببر ساقی بیار آن جام را
[داد، فرود]
اشعار تصنیفها:
تصنیف «دیدهی بیخواب»
آهنگ: مجید درخشانی
غزل: سعدی
۱ و ۴. سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
۲. نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
۳ و ۶. برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن
که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی
۵. دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
تصنیف «در خیال »
آهنگ: مجید درخشانی
غزل: مولانا
۱. آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم
۲. آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعلهی نظر برم
۳. آن که ز زخم تیر او کوه شکاف میکند
پیش گشاده تیر او وای اگر سپر برم
۴. در هوس خیال او همچو خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
۵. اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم؟
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر برم؟
1 خبـــــــــرت خراب تر کرد جــــراحت جدایی چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
جمله اول درآمد سه گاه
2 تو چه ارمغانی آری که بدوستان فرستی چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
جمله دوم درآمد سه گاه
3 بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خیالـــــــی و ندانمت کجایی
زابل
4 تو جفای خود بکردی و نــــــه من نمیتوانم که جفا کنم ولیکن تو نه لایـــــــــق جفایی
مویه
5الف 5ب چه کننداگر تحمل نکنندزیر دســــــــتان تو هرآن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی
5الف مخالف 5ب مخالف برگشت به فرود
6 دل خویش را بگفتم چو تو دوست میگرفتم نه عجــــــــــب که خـــــوبرویان بکنند بی وفایی
مخالف
7 سخنی که با تودارم به نسیم صبح گــفتم دگری نمی شناسم تو بــــــبر که آشنــــــــایی
مخالف
8 من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت برو ای فقـــــــــیه و با ما مفروش پارســایــــــی
مخالف اشاره به مغلوب
9 تو که گفته ای تامل نکنم جمال خوبان بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی
مخالف
10 در چشم بامدادان به بهشت برگــــــشودن نه چنان لطیف باشـــــــدکه بدوست برگشایی
مویه فرود
سعدی غزلیات
مشخصات عروضی:
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فالعاتن
بحر: رمل مثمن مشکول
1 برخیز تا یکسو نهیم این دلـــــق ازرق فام را بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوی نام را
درآمد بیات ترک
2 هرساعت از نو قبله ای بابت پرستی میرود توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
درآمد بیات ترک
3الف 3ب می با جوانان خوردنت باری تمـــــنا می کند تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را
3الف نوعی دوگاه 3ب جامه دران
4 غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صــاحبدلی باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را
داد
5 دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را
ابول
6 دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش جایی که سلطان خیمه زد غوغا نماند عام را
شکسته
7 باران اشکم میرود وز ابرم آتش می جــــــهد باپختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام
جامه دران
8 سعدی نصیحت نشنود ور جان در این ره می دهد صوفی گران جانی ببر ساقی بیار آن جام را
داد فرود
سعدی غزلیات
مشخصات عروضی:
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
بحر: رجز مثمن سالم
مجید درخشانی
نوازندهٔ سرشناس تار و آهنگساز
در سال ۱۳۳۵ در شهرستان مهدیشهر در استان سمنان دیده به جهان گشود .
درخشانی از شاگردان محمدرضا لطفی و اعضای اولیهٔ گروه شیدا بودهاست. او آلبوم «بچهها بهار» را با حسین علیزاده و آلبوم «قاصدک» را با صدای اخوان ثالث در دهه ۱۳۶۰ منتشر کرد.اما از سال ۱۳۶۳ به آلمان مهاجرت کرد و در شهرکلن ساکن شد. در این مدت به آموزش موسیقی و اجرای موسیقی ایرانی مشغول بود. همچنین در سال ۱۳۷۵، محمد رضا شجریان را به عنوان آهنگساز و نوازندهٔ تار در آلبوم در خیال همراهی کرد.
وی در سال ۱۳۸۴، پس از ۲۱ سال، به ایران بازگشت و گروه خورشید را بنیان گذاشت و به همراه این گروه ۱۵ کنسرت در تهران و شهرستانها و چین و فرانسه انجام داد. همچنین آلبومهایی چون «من طربم» و «بیدار دلان»و «فصل باران»و «ترنجستان»و «از بودن و سرودن»و «آسمانه» را منتشر کرد.
وی در تابستان ۱۳۸۶، به همراه گروه خود و دو گروه از تاجیکستان و افغانستان، به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا، کنسرتهایی در یونسکو در پاریساجرا کرد. مجید درخشانی از سال ۱۳۸۵،استاد محمدرضا شجریان و گروه آوا را در کنسرتهای اروپا، آمریکا و ایران همراهی میکند.
مجید درخشانی در گفتوگویی اختصاصی با وبسایت «شجریانیها» اعلام کردهاست به آهنگسازی را بیشتر از نوازندگی علاقه دارد. هر چند که استاد سابقاش، محمدرضا لطفی او را به امر تکنوازی دعوت میکند اما به سمت آهنگسازی کشش دارد. درخشانی در سال 1389، آلبوم چاووشی را با صدا و شعر زنده یاد اخوان ثالث آهنگسازی نموده که توسط نشر زمستان منتشر گردیده است. مجید درخشانی با همراهی گروه خورشید در حال ضبط آلبومی به شکل گروه نوازی در دستگاه ماهور و همایون است و خوانندگی آن را حسین رضا اسدی بر عهده دارد.
دانلود در لینک زیر
http://www.4shared.com/file/geXtanMj/mohamad_reza_shjarian_albome_d.html