آلبوم خلوت گزیده - استادمحمدرضا شجریان - استاد فرامرز پایور - استاد پرویز مشکاتیان و ناصر فرهنگفر

 

روی الف
۱-  تصنیف مزرع سبز فلک
۲- تکنوازی سنتور

۳- قطعه ضربی سنتور و تنبک

۴- چهار مضراب سنتور و تنبک

۵- (آواز و سنتور (درامد ـ عاشق‌کش ـ سلمک

۶- آواز و نی

۷- تصنیف ای امان

۸- رنگ شور

روی ب

 ۹- کنسرت سنتور و تنبک :پرویز مشکاتیان، ناصر فرهنگ فر

۱۰ تکنوازی تنبک : استاد ناصر فرهنگ‌فر (ریتمهای ترکیبی گوناگون . ریتم زورخانه)


خلوت‌گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست، به صحرا چه حاجت است؟
جانا! به حاجتی که تو را هست با خدا کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حُسن، خدا‌را، بسوختیم آخَر سوال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سُوال نیست در حضرت کریم تمنا چه حاجت است؟
محتاج قصه نیست گَرَت قصد خون ماست چون رَخت از آن توست، به یَغما چه حاجت است؟
جام جهان نماست ضَمیرِ مُنیرِ دوست اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است؟
آن شد که بار منت مَلاح بُردمی! گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است؟
ای مدعی! بُرو! که مرا با تو کار نیست اَحباب حاضرند؛ به اَعدا چه حاجت است؟
ای عاشقِ گِدا! چو لب روح بخش یار می‌داندت وظیفه، تقاضا چه حاجت است؟
حافظ! تو ختم کن که هنر خود عیان شود با مُدعی نزاع و مُحاکا چه حاجت است؟

 

دستگاه : شور

سرپرست گروه: استاد فرامرز پایور

تار: استاد جليل شهناز

سنتور: استاد فرامرز پايور

تنبك : استاد محمد اسماعيلي

كمانچه : استاد اصغر بهاري

ني : استاد محمد موسوي

سال اجرا: ۱۳۵۹

سال انتشار: ۱۳۷۱

 

 

تصنيف : بخت خفته

كلام : حافظ

 

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

گفتم ای بخت بخسبيدی و خورشید دمید

گفت با این همه از سابقه نومید مشو

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو

تکیه بر اختر شب گرد مکن کاین عیار

تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو

گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش

دور خوبی گذران است نصیحت بشنو

چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن

بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو

آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق

خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو

 

 

آواز : خلوت گزيده

غزل : حافظ

 

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است      چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

درآمد شور

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا       کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

تحرير عاشق كش ، سلمك

ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم         آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است

 

ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست     در حضرت کریم تمنا چه حاجت است

تحرير شهناز ، قرچه

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست      چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است

رضوي

جام جهان نماست ضمیر منیر دوست     اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است

حسيني

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست       احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است

بزرگ

 

آن شد که بار منت ملاح بردمی                گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

سلمك ، فرود

 

ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار            می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است

 

حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود           با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است

 

 

مشخصات عروضي  :

وزن: مفعول فاعلات مفاعيل فاعلن

بحر: مضارع مثمن اخرب مكفوف محذوف

 

تصنيف : اي آمان

كلام : عارف قزويني

 

 

ﺍﻱ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻗﺖ ﺍﻣﺎﻥ

ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﺷﺘﻴﺎﻗﺖ ﺍﻣﺎﻥ

ﺍﺯ ﻛﻪ ﮔﻴﺮﻡ ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺍﻣﺎﻥ

ﺍﻣﺎﻥ ، ﺍﻣﺎﻥ ، ﺍﻣﺎﻥ، امان

ﭼﺸﻢ ﻟﻴﻠﻲ ﭼﻮ ﺑﺮ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺷﺪ

ﺩﻝ ﺯ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺍﻭ ﭘﺮ ﺧﻮﻥ ﺷﺪ

ﺧﻮﻥ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻝ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪ

‫ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ

ﻋﺎﺭﻑ ﻭ ﻋﺎﻣﻲ ﺍﺯ ﻣﻲ ﻣﺴﺘﻨﺪ

ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﻏﺮ ﺑﺴﺘﻨﺪ

ﭘﺎﻱ ﺧﻢ ﺗﻮﺑﻪ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ، ﺍﻣﺎﻥ


دانلود از لینک زیر

ترک اول دانلود از اینجا

ترک دوم دانلود از اینجا

یا

 http://s3.picofile.com/file/7552769886/01_Kalvatghozide_www_ali_bayat_blogfa_com_.mp3.html

 http://uploadpa.com/beta/12/1pskuxhnt024bskw8ga3.mp3