تار ساز ملی ایران
ساختمان و ساخت ساز تار
تار ساز ملی ایران
تار ساز ملی ایران و دارای توانایی های اجرایی فوقالعاده بالایی است.
هنر ساز تراشی کاری بسیار ظریف و محتاج دقت و سلیقه و حوصله بسیار است. هنر ساز سازی چنین نیست که همه کارها بدست ماشین اتوماتیک بسپاریم و اسمش را هنر بگذاریم این نوع هنر و هنرمندی بوی زحمت دستان طاول زده هنرمند را نمی دهد.
هنرمند کسی است که بتواند با ابزاری ساده در هر جایی که هست سازی را بتراشد و به مرحله پایان برساند آنوقت است که صدای روح افزای سازش تمام زحمتها و طاول دستانش را التیام می بخشد.
باید برای ماندگاری این میراث، جوان امروزی را که در حسرت داشتن و یا ساختن سازی است در یابیم و به آن که سرشار از استعداد و علاقه است انتقال دهیم تا میراث ملی ما در مخروبه های تاریخ مدفون نشود و به آیندگان بماند.
از تاریخچه تار خبر موثقی در دست نیست اما آنچه از بزرگان هنر شنیده می شود شکل اصلی خود را در دوره قاجار گرفته است تا به تکامل امروزی رسیده است و از چند قسمت کاسه، و نقاره و دسته و سرپنجه تشکیل یافته است و با مضراب نواخته می شود. تاریخ شاهد هنرمندان ساز تراش بسیاری بوده است که با هزاران خون دل توانسته اند راه را تا به امروز به دیگران هرچه تعدادشان اندک بسپارند. بر رفتگان درود و برماندگان آرزوی سلامتی و طول عمر کرده و مختصرا بذکر نام اساتیدی که ذهنم یاری می کند اشاره می نمایم.
1.استاد فرج اله که از نوابغ زمان خود بوده و در ساختن تار وسه تار و کمانچه استادی بی نظیر بوده است.
2. استاد یحیی که ارمنی بوده و پدرش خاچیک و عمویش هامبارسون از خانواده ای هنرمند در جلفای اصفهان و یحیی نزد پدرش با استعداد ذاتی که داشته تمام فنون را فراگرفته و در ساختن تار و سه تار شیفه کار استاد فرج اله بوده تارهایی از استاد یحیی با چنان زیبایی و خوش صدایی و رنگ آمیزی هایی با لاک و الکل بیادگار مانده که تماشایش به عالمی می ارزد.
بدليل پيچيدگي کار ساخت ساز و احتياج به داشتن تخصصهاي مختلف يحيي جوان با استفاده از تجارب پدر و خانوادهي خويش در اوان جواني شروع به ساخت تار نمود .با اينهمه بر ما پوشيده است که چرا وي در حدود سيسالگي از اين شغل فاصله گرفت و به کار دولتي اشتغال پيدا کرد. چنانچه از نامه نوشته شده وي که براي قدرداني از مدير مجله ناهيد (که در شماره قبل مجله از کار اوتقدير و تجليل شده است) در سال 1306 نگاشته شده است برميآيد وي در حدود سالهاي 1300 شمسي دوباره به کار ساخت ساز بازگشته و تا زمستان 1310 که بطور ناگهاني فوت ميکند بدين کار اشتغال داشته است.(براي اطلاعات بيشتر و دقيقتر از زندگي استاد يحيي به مجموعه مقالات آقاي دکتر ساسان سپنتا و خانم لاله جوشني در فصلنامهي ماهور، شمارهي 31 رجوع کنيد).

ساخت تار در دو بخش ساخت دسته و کاسه انجام میگیرد.
1-دسته تار از چوب گردوی کهنه وسالم و رگه راست و بدون گره ساخته میشود.
در روی دسته از استخوان قلم شتر که چربیهای ان کاملآ گرفته شده استفاده میشود.
2-کاسه تار غالبآ از چوب توت است اما بر خلاف دسته که از چوب کهنه است در ساخت کاسه از چوب توت خیس استفاده میشود. چوب خیس را تراشیده و تحت شرایط خاصی خشک میکنیم. بعد از خشک شدن چوب کارهای نهایی ان راانجام میدهیم.کاسه تار دو تکه ساخته میشود که هر دو قاچ کاسه از دو طرف یک کنده است. این دو قاچ جداگانه تراشیده شده و سپس با هم جفت شده وچسبیده و قرینه میشوند.
مرحله بعد اتصال دسته به کاسه است. که در صدادهی ساز نقش مهمی دارد. حال نوبت به سوهانکاری وپرداخت و سنبادهکاری میرسد. پس از آنکه تار را کاملآ از خط و خش پاک کردیم رنگ ان آغاز میشود. رنگ تار لاک الکل است.
تار رنگ شده بعد از چند روز اماده پوست و پرده است. پوستی که روی تار میافتد پوست بره تودلی است. پرده هم از روده گوسفند است که عمل آمده و تابیده است.
شکل امروزی تار دسترنج نابغه تارسازی یحیی است.
با آرزوی کامیابی و سلامتی تمام کسانی که برای شکوفایی موسیقی ایران زمین گامی برداشتهاند.

البته استاد يحيي اين شانس را داشته که از اطلاعات ذي قيمت خانواده استفاده کند، زيرا ساخت ساز نياز به دانستن کامل رشته هاي مختلف چون چوبشناسي،نجاري ،رنگ و پوشش ساز، ابزارشناسي و ... دارد که بدست آوردن تجربه در هريک حداقل يکدهه از عمر را نياز دارد . چنانچه بطور مثال در زمينه ابزارشناسي و کار با ابزار ، تنها براي يادگيري طرز صحيح تيز کردن ابزار به ده سال تجربه نياز است. (برگرفته از مقاله تيز کردن ابزار در کتاب لوتير تولز بولد که در آينده قسمتهايي از آن ترجمه و بروي سايت قرار خواهد گرفت.) و اين همه تنها بخش مربوط به ساخت فيزيکي ساز است و تخصص صداشناسي و ساخت ساز خوشصدا و پيدا کردن ارتباط تغييرات صوتي در صورت تغيير در فيزيک ساز خود حکايت جدايي است که سالها کار مي برد.
بي دليل نيست که سازندگان سازي در تاريخ ماندگار شده و بدرجات عالي شهرت و اعتبار ميرسند که در يک خانودهي سازساز بوده باشند و در واقع در اثر استفاده از تجارب چند نسل است که فردي ميتواند به بالاترين سطح کيفي برسد، که نمونه آن خانواده استراديواري ونيز خانواده يحيي است
يحيي تارساز
با توجه به نثر منشييانهي او ميتوانيم به سطح سواد و دانش او پي ببريم و با ديدن سازهاي او نيز به نگاه زيباييشناسانه و دقيق و تيزبين و حسن کمالجويي او واقف شويم.البته اطلاعات زيادي نيز از زندگي استاد از دقت در لابلاي اين چند سطر بدست مي آيد که يکي از انها روحيه افسرده و ياس مفرط از عدم احترام و ارزش جامعه به کار و شغل اوست که هنوز هم متاسفانه همين نگاه به اين پيشه در ايران وجود دارد؛

تناسبات طلايي در تار يحيي
نتايج تحقيقات علمي و روان شناسي اعلام مي کند که زيبا ترين اشکال و سطوح از نظر انسان ها، آنهايي هستند که در ابعاد آنها نسبت طلايي بکار رفته است. اين نسبت به عنوان عدد في خوانده مي شود و معادل آن به صورت اعشاري در حدود 1.618 است.اين نسبت را در دوره رنسانس نسبت اسماني و از قرن 19 نسبت طلايي مي خوانند.
با نگاه دقيق به اندازههاي تار يحيي متوجه ميشويم که ابعاد کاسه تار به اندازه 34 در 21 يکي از دقيقترين مستطيلهاي طلايي است.(مستطيلي است که نسبت عرض و طول آن 1.618 باشد که از نظر زيباييشناسي شکيلترين و زيباترين مستطيل است).البته در بعضي از تارهاي آخر يحيي اندازه 35.1 در 21.7 نيز مشاهده شده که همان نسبت طلايي را دارد، از طرف ديگر اندازه خطي که کاسه و نقاره را به دو نيم ميکند در پايينترين نقطه اتصال با کف کاسه در فاصلهي نسبت طلايي از طول کاسه تار است خرک تار نيز دقيقاً با همين نسبت بروي دهانه تار قرار ميگيرد. يعني اگر طول کاسه را 34 بدانيم محل قرار گيري خرک در فاصله 21سانتي از بيخ دسته است.
علاوه بر اين نيز محل زدن مضراب بر سيمهاي تار در فاصله معکوس محل خرک است.و اين در حالي است که محل ضربه به سيم بر روي سيمهاي سه تار که همين طول سيم مرتعش را دارد در حدود 1.5 تا 2 سانتيمتر جلوتر ،به طرف دسته است.
بدون شک تراشيدن کاسهي تار در ابعاد و تناسبات طلايي فقط ميتواند ناشي از چشم زيباييشناس استاد يحيي باشد که نه فقط در ابعاد کاسه بلکه در تراش تمام منحنيهاي کاسه، نقاره و دهانهها به زيباترين فرم و لطيفترين قوسها و منحنيها تجلي يافته است. البته عده اي ممکن است فکر کنند که تناسبات طلايي از ذهن غربي ها و از ديد زيبايي شناسي انان بدست آمده است، در حالي که اين تناسب در ابعاد بدن انسان و در اندازه هاي برگ گياهان و در طبيعت به وفور ديده مي شود.
شايد بد نباشد که به تناسبات طلايي که در ويلنهاي استراديواري نيز بکار رفته توجه کنيم. البته اين مطلب در سايتهاي مربوط به ويلنسازي مورد بررسي قرار گرفته است ولي شايد ديدن ويلن و تناسبات آن جالب باشد.

3. برادران صنعت بنامهای عباس و جعفر که مدتی شاگردی یحیی را کرده و کارشان گلچینی از کارهای استاد و فرج اله یحیی بوده و شاگردانی چون مفتح السلطان نیز تربیت کرده اند و کارشان از نظر زیبایی و صدا و دقت بسیار عالی است.
4. استاد ملکوم که او نیز اهل جلفای اصفهان بوده و شیوه کار خود را از هامبارسون عموی یحیی اقتباس کرده است.
5. استاد حاجی آقا و پسرانش رمضان شاهرخ و علی که هنرمند و سازهای خوبی از این استادان در دست نوازندگان محترم می باشد.
6. استاد ابراهیم قنبری مهر که در ساختن تار و سه تار و ویلون که واقعا زرین دست و مایه افتخار فرهنگ ملی ایران هستند که ساخته هایشان بسیار زیبا و دقیق و در خوش صدایی همتا ندارد برایشان طلب عمر با عزت دارم.
7. استاد حسین مسعود- یوسف پوریا- رامین جزایری- شهرام میر جلالی- فرهمند- روزبهانی و سکوتی که آرزوی موفقیت به هم دارم.
در قدیم تار تو دسته نیز ساخته می شده که از دستان (پرده) بیشتری برخوردار بود ولی اکنون کمتر سازنده ای تار تو دسته می سازد.
"برای شروع و آموزش ساخت تار یا سه تار حتما باید شخص به حرفه نجاری در حداقل آشناباشد و گرنه در طول کار با مشکلات مواجه می شود."
"اندازه تار"
چون توضیح کلی در مورد ساخت تار و سه تار از حوصله این مقاله خارج و در چند ورقی نمی گنجد لذا به توضیح مختصری درمورد اندازه و ساخت تار وسه تار اکتفا می نمائیم تا بلکه اطلاعاتی جزئی باشد برای کسانیکه می خواهند هنر ساز تراشی را فرا گیرند.
1- طول تار از سر پنجه تا لبه کاسه 85 سانتی متر.
2- طول دسته از لبه نقاره تا شیطانک 46 سانتی متر.
3- طول دسته از شیطانک تا لبه کاسه 71 - 5/71 سانتی متر.
4- پهنای دسته در پایین 38 و در بالا 36 میلی متر.
5- طول کاسه یا بدنه از انتهای بیخ دسته یعنی نقاره تا لبه کاسه 25- 5/25 سانتی متر
6- طول نقاره 5/8 - و عرض 5/9 سانتی متر و طول كلي كاسه با احتساب قسمت بيخ دسته 36 سانتي متر.
7- طول دهانه 16 سانتیمتر و عرض نیز شانزده و اساتید 15 الی 5/16 سانتی متر نیز ذکر کرده اند و شاید بستگی به ساختمان و سیله شخصی هر سازنده داشته باشد.
8- اندازه كاسه تار به قرار زير است 34 الي 36 طول در 22 بلندي در 24 پهنا
"نوع چوب"بهترین نوع چوب برای ساختن تار و یا سه تار شاه توت یعنی همان توت سیاه است که بندرت یافت می شود بهمین خاطر از توت سفید- سنجد و گاهی نیز از ون- نارون و ملج ساخته می شود.
فصل بریدن درخت
بهتر آنست که چوب را در آخر فصل پاییز که شیره و آب در آوندهای آن جریان ندارد قطع کرد.
"از چگونه چوبی استفاده کنیم که مرغوب باشد"
1- کرم خوردگی و ترک نداشته باشد.
2- میخ و یا اجسام سخت در آن کوبیده نشده باشد.
3- دایره های آن متحدالمرکز بوده و ریز رگ باشد.
"برش چوب برای آماده کردن در ساخت تار"
چوب را به قطعات 26*15*45 برش می دهیم و تمام آبخورها را از مغز چوب برش داده که هیچ گونه ترکی نداشته باشد از قسمتی که در زمان رویش به طرف آفتاب بوده و رگهایش ریز و محکمند استفاده می کنیم. اگر از طرف سایه که رگها درشت و بین آنها سست هستند استفاده شود هنگام خشک شدن قطعه کار خود را بیشتر جمع کرده و سیستم لنگه ها (لپه ها)
را بهم خواهد زد، اکنون دو مکعب مستطیل داریم و می خواهیم بیاری خدا شروع به ساخت کنیم، در ابتدا نیاز به ابزار و قالبهای زیر داریم:
1- قالب دهانه بزرگ 15*5/16
2- قالب نقاره 5/9 *5/8
3- قالب سر پنجه 5/9 *12
4- قالب بدنه یا فرم اولیه کاسه.
5- سیمگیر 5/4* 5/4
"ابزار مورد نیاز"
1- تیشه نجاری بزرگ، متوسط و کوچک برای تراش فرم اولیه تار.
2- تیشه های گلویی با زوایای مختلف جهت تراش داخل تار.
3- اره و اره کمانی.
4- رنده دستی
5- کولیس- گونیا- پرگار فلزی و ضخامت سنج.
6- متر.
7- خط کش فولادی و نجاری.
8- انواع چوب ساب.
9- لیسه و قید.
10- گیره رومیزی نجاری
11- دریل دستی.
12- مکار
13- سوهان آهنی
14- چکش پلاستیکی و فلزی و ابزارات و غیره.
"طرز ساخت"
ابتدا دو مکعب مستطیل را که آماده ساخته ایم در کنار هم قرار می دهیم بطوریکه تمامی رگها در یک امتداد و پس و پیش نشود سپس قالب بدنه را روی هر دو لنگه چپ و راست قرار داده و اطراف آنرا خط می زنیم، بیرون از قالب را با تیشه که قسمت زائد قطعه کار است می تراشیم بدین طریق فرم اولیه بدست می آید سپس دو لپه را کنار یکدیگر قرار داده و قالب کاسه و نقاره را روی هر دو می کشیم بدین وسیله قسمت بیخ دسته نیز روشن می شود. از هر طرف به اندازه سه سانتیمتر از بیخ نقاره بطرف بالا بصورت زاویه 90 درجه برش و قسمت بیخ دسته نیز از دو طرف مشخص می شود بعد کاسه و نقاره و شیار بین کاسه و نقاره را تراش و با سوهان چوب ساب هر دولبه را با هم قرینه می کنیم بعد از فراغت از فرم بیرونی تار نوبت داخل تراشی است که باید از لبه کاسه تا پشت نقاره حدود 2 سانتی متر خط زده و بقیه را به استثنای دهانه کاسه و نقاره به شکل فرم بیرونی خالی می کنیم، بعد هر دو را به هر وسیله ممکن کنار هم قرار داده و موقتا جفت کرده و تراشه ها را دوباره داخل تار می ریزیم و در کیسه پلاستیکی قرار داده و هر روز حدودا یک و یا دو ساعت در معرض کوران هوا قرار می دهیم و دوباره داخل کیسه پلاستیکی می گذاریم که بدین وسیله از سرعت خروج رطوبت و ترکیدگی آن جلوگیری می کنیم. پس از خشک شدن کامل وسیله بست را باز کرده وضمن بیرون ریختن تراشه ها تمیز کاری داخل و بیرون را بطور دقیق انجام و با دقت پس از جفت کردن بطوریکه در وسط دو لپه فقط خط موئی دیده شود وهیچ گونه درزی نداشته باشد با چسب سریشم و یا چسب نجاری دو لنگه را بهم می چسبانیم. پس از اندازه کردن یخ دسته بطول 6 سانتی متر که در بعضی مواقع7 سانتی متر نیز دیده شده، ایجاد زبانه در دسته و کان در بیخ دسته و با چسب چوب دسته را به کاسه وصل می کنیم بطوریکه کاملا در محور اصلی کاسه باشد سپس نوبت نصب سرپنجه نوبت به دسته و نصب چوب فوفل یا عناب در وسط دسته و استخوانهاست که پس از طی این مراحل تمیز کاری نیز در این قسمت انجام می گیرد پس از اتمام از کاسه و دسته و سرپنجه دست اندازگیری و سمباده کشی دقیق است که باید با چنان مهارتی انجام گیرد که کاملا سطحی صاف و صیقلی داشته باشیم، حال نصب سیمگیر و شیطانک و سپس کار رنگ آمیزی با لاک و الکل است که پس از اتمام از این مرحله نیز نصب پوست و پرده و جاسازی گوشیها و سیم و خرک گذاری روی پوست است و مرحله نهایی کوک و تنظیم پرده و شنیدن صدای روح نواز تار است.
از سازندگان قدیم تار می توان به نام های استاد خاچیک، هامبارسون، فرج الله، آقا گلی، یحیی، برادران عباس و جعفر صنعت، ملکم، استاد حاجی و پسرش رمضان شاهرخ اشاره کرد. در این میان نام یحیى، تارساز برجستۀ اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجرى بیشتر معروف است.


تراشیدن نمای بیرونی کاسه

خالی کردن داخل کاسه

مرحله پایانی خالی کردن داخل کاسه

نمایی از کاسه تراشیده

نمای داخل از دو نیمه کاسه

نمای بیرون از دو نیمه کاسه

نمای دیگری از بیرون دو نیمه کاسه

چسباندن دو نیمه به یکدیگر توسط یوسف پوریا

طرح سنتی سر پنجه

سر پنجه با طرح ابراهیم قنبری مهر

چسباندن دسته به کاسه
نمایی کامل از اتصال کاسه و دسته و سر پنجه
نمای دیگری از اتصال کاسه و دسته و سر پنجه

مراحل ساخت سیم گیر و خرک که با استفاده از شاخ قوچ یا بز تهیه می شوند

خرک پلاستیکی

سیم گیر

سیم های تار از روی خرک می گذرند
نمای بالا از سرپنجه

گستره صدا دهی تار

رایج ترین کوک تار

کوک دیگری که خیلی مورد استفاده قرار می گیرد

کوک معروف به فا که بیشتر حرفه ای ها استفاده می کنند

معروف ترین کوک دستگاه شور برای تار

پرده های بسته شده بر روی دسته تار

نمایی دیگر از پرده های بسته شده بر روی دسته تار

مضراب برنجی تار

مضراب پوشیده با موم

مضراب پلاستیکی تار

هوانس آبکاریان معروف به یحیی، سرشناس ترین سازنده تار ایرانی






برای شروع آشنایی با ساخت ساز چند کتاب معرفی میکنم
عنوان و نام پديدآور:گام به گام با هنر سازسازی سنتی ایران: طریقه ساخت تار، سهتار، دوتار و تنبور بهروش سنتی/ تالیف حسین مسعود؛ ویراستار عزیزه پنجوینیمشخصات نشر:تهران: دانشگاه هنر، ۱۳۸۰

این کتاب چون ناشر اون منحل شد تقریبا تو بازار نمیشه پیدا کرد.تقریبا کامل ترین کتاب تو زمینه این ساز ها هستش آخر کتاب هم الگو در سایز بزرگ رسم شده و ضمیمه کتاب هست حسین مسعود هم که کاملا مشخص از بزرگان ساز سازی بودن
کتاب دوم
عنوان و نام پديدآور:سوز و ساز عشقی : زندگی و هنر محمد نوایی معروف به عشقی همراه با دستور ساخت سهتار و تنبور و تار / به کوشش فرمان مرادی. مشخصات نشر:تهران : تصنیف ، ۱۳۸۷.
این کتاب زندگی و هنر محمد نوایی معروف به عشقی همراه با دستور ساخت سهتار و تنبور و تار هست
و اما کتاب سوم
عنوان و نام پديدآور:آموزش ساخت تار/ محسن پناهیوضعیت نشر:همدان: خواجه رشید، ۱۳۸۶
این کتاب رو تهران نمیشه پیدا کرد ناشر اون هم در همدان هستش من که تماس گرفتم حاضر نشدن با هزینه خودم واسم ارسال کنن .
این سه تا کتاب تنها چیزی بود که تو زمینه تار ساختن پیدا کردم.
دوستان منبع دیگه ایی سراغ دارن معرقی کنن.





بگذار تا مقابل روی تو بــــــگذريم