آلبوم پیام نسیم - استاد محمدرضا شجریان و استاد داریوش پیرنیاکان اجرای لوزان سویس
آلبوم پیام نسیم
استاد محمدرضا شجریان و استاد داریوش پیرنیاکان
ابوعطا - اجرای لوزان سویس
شعر از سعدی، حافظ و صفای اصفهانی
پیش درآمد حکایت دل
محمدرضا شجریان
ساز و آواز
غزل حافظ
تصنیف پیام نسیم
آهنگ محمدرضا شجریان
غزل حافظ
ساز و آواز
چهار مضراب رخس شمشیر و تصنیف دلبردی
آهنگ محمدرضا شجریان
غزل حکیم صفای اصفهانی
رنگ ابوعطا دم جنبانک
شجریان
(درآمد ابوعطا، جملهی اول) | |||||
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار | |||||
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار | |||||
ببر اندوه دل و مژدهی دلدار بیار | |||||
(درآمد ابوعطا، جملهی دوم) | |||||
نکتهی روحفزا از دهن دوست بگو | |||||
نامهی خوشخبر از عالم اسرار بیار | |||||
(درآمد ابوعطا، جملهی سوم) | |||||
به وفای تو | |||||
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز | |||||
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار | |||||
(حجاز) | |||||
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب | |||||
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب | |||||
بهر آسایش این دیدهی خونبار بیار | |||||
(حجاز) | |||||
شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن | |||||
شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن | |||||
به اسیران قفس | |||||
به اسیران قفس مژدهی گلزار بیار | |||||
(حجاز + فرود) | |||||
روزگاریست که دل چهرهی مقصود ندید | |||||
روزگاریست که دل چهرهی مقصود ندید
| |||||
ساقیا | |||||
ساقیا آن قدح آینهکردار بیار | |||||
-۱ |
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار |
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار | |||
۲ |
نکتهای روح فزا از دهن دوست بگو |
نامهای خوش خبر از عالم اسرار بیار | |||
۳ |
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام |
شمهای از نفحات نفس یار بیار | |||
۴ |
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز |
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار | |||
۵ |
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب |
بهر آسایش این دیده خونبار بیار | |||
۶ |
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست |
خبری از بر آن دلبر عیار بیار | |||
۷ |
شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن |
به اسیران قفس مژده گلزار بیار | |||
۸ |
کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست |
عشوهای زان لب شیرین شکربار بیار | |||
۹ |
روزگاریست که دل چهره مقصود ندید |
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار | |||
۱۰ |
دلق حافظ به چه ارزد به میاش رنگین کن |
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار | |||
تصنیف ابوعطا |
|||||
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی |
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی، برافروزی |
||||
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن |
که قارون را ضررها داد سودای زراندوزی، زراندوزی |
||||
به صحرا رو که از دامن غبار غم |
|
||||
غبار غم بیفشانی |
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی |
||||
جدا شد یار شیرینت |
|
||||
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع |
که حکم آسمان این است اگر سازی اگر سوزی |
||||
میای دارم چو جان صافی |
|
||||
میای دارم چو جان صافی صوفی میکند عیبش |
خدایا هیچ عاقل را |
||||
|
خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی |
||||
|
خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی |
||||